کلمه الله هی العلیا …
مرا ببند که من جای دیگری نروم...
برای عبد فراری حصار هم خوب است...
............................
دلنوشت :
دیشب 2 تاپیامک برام فرستادن دلمو برد ...
اولیش که داییم برام فرستاد این بودکه :
دعامیکنم وقتی خدا در روز محشر ازشما می پرسد : چه داری ؟؟؟
امام حسین (سلام الله علیهم اجمعین)سر را بلند کنند و
بفرمایند : حساب شد ... مهمان من است ...
و دومیش که یکی از دوستان بود :چیست دلچسب ترین لحظه این شهر الله ...
یک سحر وقت اذان صحن اباعبدالله (سلام الله علیهم اجمعین)....
( خیلی حالم دگرگون شد اون لحظه خیلی ... همیشه حرف کربلا که میشد میگفتم مونده حالا حالاها
بخوان منو ...این روزا اما دلم خیلی اون مکان های آسمونی رو میخواد خیلی ...)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
« اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرج المهدی بحق فاطمة الزهرا »
« فتوکل علی الله ان الله یحب المتوکلین »
این روزا تو فکر حذف وبلاگمم ...نمیدونم میتونم یا نه ولبستگی دارم بهش زیاد ...اما ...
این روزها فقط دوست دارم یه جاهایی نباشم ...یه نوع جنونه ...یه نوع ...:)
روزهای آخر ماه مبارک ...عجیب دلگیرن ...از الان دلم تنگ میشه برای نبودنش ...:(
بدون فن غزل بی کنایه می گویم...
دلم برای تو تنگ است شعر من ساده است...
نمیدونم قضیه رفتنمون به مشهد چی میشه ...آقا میطلبه ما رو یا نه ...
حال روحم از جسمم خستست ...نیاز به یه هوای ناب داره ...
یه حال خوب که بتونه باز جسممو قلبمو با خودش بکشه ...باز ...